؟؟

وب‌سایت شخصی

؟؟

وب‌سایت شخصی

» هـویــت: ؟؟
» ولــــادت: 12/مرداد/1362
» شهادت: پا رکابِ آقا انشاء الله
» شریعت: اسلام / شیعه‌ی اثناعشری

» مـلیـــت: ایران
» سکونت: تهران
» تحصیلات: اشتغال به تحصیل سطحِ سه
» سِــمَت: مُدرس/محقق/مُبلّغ/مشاور

» دور گفـت: 09192959470
» پــُـســـت: sadrismm@iran.ir
» ایتـــا چت: SmmSadri@

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

هوا خوب است

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۳۶ ب.ظ
در احوالات مرحوم دولابی نقل میکنند که ایشان تعریف میکردند شبی حالِ خوشی به من دست داد. حس کردم آن لحظه هر چه از خدا بخواهم به من میدهد. دستم را برای دعا بلند کردم و گفتم: "خدایا محبوب ترینم را بگیر و محبوب ترینت را بده".
صبح که از خواب بلند شدم خبر دادند پسرِ بزرگم که خیلی دوستش می داشتم، به رحمتِ خدا رفته. بدون اینکه ناشکری کنم رو به خدا کردم و گفتم: "حالا نوبت تو است که محبوبترینت را بدهی". از آن به بعد بود که مرحوم دولابی در زمره اولیاء الهی قرار گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن1: یکی از آرامبخش ترین آیات قرآن: َ عَسى‏ أن تَکرهوا شَیئاً و هو خَیرٌ لکم و عسى‏ أن تُحِبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکم

پ.ن2: امروز شاید بدترین روز عُمرم بود! ولی چه خوب که همیشه حضرت معصومه هست. توی حرم یه جوونِ چهارشونه باهام گرم دست داد؛ و بعدش گفت حاج آقا جسارتا انگشترتونو یادگاری میخوام! یه نگا به انگشترم یه نگاه به هیکلش! سایز انگشترمم به انگشتاش نمیخورد! انگشترمو که شل کردم به سمتِ بیرون بکشم، انگار فهمید هدیه همسرمه. گفت حاج آقا عذر میخوام خانومتون فک کنم اینو بهتون داده؟! بعدشم با خنده باهام خداحافظی کرد و رفت... . :) 

پ.ن3: برای آرامش دلم دعا کنید.
  • سیدمحمدمهدی صدری‌شال

انگشتر

دولابی

معصومه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی