شاتل
اردیبهشت که اشتراک نتم به پایان رسید، دنبال تمدید اعتبار نرفتم. چون مُعْظَم تابستان را قــم نیستم. تماسهای مکرر نمایندگی شاتل که شاید بزرگترین سرویس ارائه دهندهی خدمات ADSL کشور باشد پس از انقضاء اعتبار برایم جالب بود. شاید یکی از رازهای توفیق شاتل در تلاش مدیرانش برای حفظ مشتری باشد.
تعاملات حسنه و پیگیرانهی نمایندگی شاتل با مشتریان با هر هدفی که باشد برایم محترم است. اما آنچه عمیقا فکرم با به خود مشغول کرد این بود که ما چقدر برای حفظ مشتریان دین، تعاملات حسنه و پیگیرانه داریم با مردم؟ چقدر وقت میگذاریم برای گفتگو با اقوام، دوستان، همفکران و حتی مخالفان فکریمان؟
حصاری بلند از شأن و شئوناتِ خودساخته و دست و پاگیر بین خود و مردم بنا کردهایم و حضور در جمع مردم را امری منافی شئونات میپنداریم!! آیا این همان رهبانیت مسیحیت تحریف شده نیست که در قرآن مورد مذمت قرار گرفته؟ «رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ»[1] نتیجهی این تفکیک، چیزی جز مهجوریت حوزه و جدائی خلق الله از دین نیست. متأسفانه این حصار در لایههای مختلف حوزویان از طلاب مبتدی تا مجتهدین مشهود است؛ طلبهای موفق قلمداد میشود که بیشترین تماس را با متون کهن دینی داشته باشد؛ هر چند با همسایهی دیوار به دیوارش در تماس نباشد. گویا فراموش کردهایم سیرهی نبوی را که نشست و برخاست با مردم و حتی غلامان را ننگ و عار نمیدانستند. طبق روایت قدسی، خلق، عیال خدایند: "الْخَلْقُ عِیَالِی فَأَحَبُّهُمْ إِلَیَّ أَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ أَسْعَاهُمْ فِی حَوَائِجِهِمْ".[2] یعنی خلق، عیال منند و محبوبترینشان نزد من کسی است که با آنان مهربانتر و در برآورده کردن حوائجشان کوشاتر باشد. آیا نشست و برخاست با عیال خدا که مستند به سیره ی نبوی است، منافی زیّ طلبگی و توهین به لباس پیغمبر است؟!
ماه قبل پس از سلام و احوالپرسی، گفتگوی مختصری با همسایهمان داشتم؛ خیلی غمگین شدم وقتی گفتند مدتی است در مورد مسیحیت مطالعه میکنند. عجیب نیست شخصی در ام القرای تشیع به دنبال مسیحیت باشد؟ او یک موبایل ماهوارهای دارد و سؤالات خود در خصوص دین مسیحیت را از خانمی که ظاهرا خارجنشین است میپرسد. طبق اعتراف خودشان کتب و مبالغی را هم از برخی مجاری دریافت کردهاند. حتی از همین مجرا سفری به آنتالیای ترکیه نیز داشتهاند.
به نظر شما چرا جوان همسایه حاضر است برای پیجوئی دین مسیحیت تماسهای مکرر با خارج کشور داشته باشد و تا غسل تمهید پیش برود اما برای پیجوئی اسلام به طلبهی همسایهاش مراجعه نکند؟ آیا جز این است که ما برای حفظ مشتریان دین، تعاملات حسنه و پیگیرانه نداریم با مردم؟
---------------------------------------
پ.ن1) گوشیهایمان پر است از نام اقوام و دوستان و آشنایانی که بعضا از کلاس اول ابتدائی با آنها مأنوس بودهایم؛ چقدر و لو با ارسال یک پیام کوتاه جویای احولاشان هستیم؟ فکر کنم باید سر فرصت به اغلب 300 فردی که نامشان در گوشیام ذخیره شده پیامک بدهم! :-(
پ.ن2) در همین راستا با اینترنت لاکپشتیDial-up باید تدریجا و مرتبا به وبلاگ تمام هملینکیهایم سرک بکشم و ملاحظاتم را تقدیمشان کنم.
پ.ن3) اینا رو از شاتل یاد گرفتم. از این بابت ازش سپاسگزارم؛ امیدوارم شاتل، اول مهر به خاطر این پست تبلیغاتی فعالسازی اعتبارم رو با تخفیف انجام بده!! :-)