رییس جمهور مکتبی
1. زیرساختها:
اصلاحات اقتصادی آنگاه روی میدهد که زیرساختهای نظام بر مبنای دین چیده
شود. پیش از ارائهی راهکار عملی برای نابودسازی ربا، سرمایهداری،
ارتشاء، اختلاس، ویژهخواری، رانت، اسراف، تجملگرائی، کمفروشی، احتکار،
گرانفروشی، حرامخواری، ثروتاندوزی، فخرفروشی مالی و... دم زدن از اصلاح
اقتصاد شعاری بیش نیست. مبارزه با هر کدام از مفاسد فوق، در وهلهی اول
نیازمند طرحی کارشناسانه و در مرحلهی بعد محتاج بازوان اجرائی توانمند
است. نظام اقتصادیای که در آن إنفاق، قرضالحسنه، خمس، زکات، صدقه، جزیه،
مالیات، پسانداز، غنائم و... تعریف و جایگاه نظاممندی نداشته باشد قطعا
خروجی آن، ضد اسلامی خواهد بود. صدها خمینی دیگر نیاز است برای اصلاح
زیرساختهای نظام اسلامی (+).
2. بینش دینی و مهارتی تاجران: کشاورزان،
کارگران، صنعتگران، بازاریان و بطور کلی تجارتپیشگانِ خُرد و کلان،
هنوز نسبت به اولیّات احکام فقهی و مهارتیِ داد و ستد اسلامی، دانا
نیستند. آنها احکام متعالی و کارگشای اقتصادی و نیز مهارتهای کسب و کار
را نه در کُتُب درسی مقاطعِ آموزشی میآموزند؛ و نه قانون مدوّنی وجود
دارد تا ارگانهای ذیربط، طبق آن فقط به کسانی مُجوّز کسب عطا کنند که در
آزمون "آئیننامه" و "مصاحبه" شایستگیشان برای امر تجارت احراز شده
باشد. اگر میزان آشنائی افراد با "فقه التجارة" ملاک گزینش و ارائه ی مجوز
کسب باشد، شاهد بهبود بخشی از معضلات اقتصادی جامعه خواهیم بود.
3. سبک زندگی مردم:
بخش قابل توجهی از نابسامانیهای اقتصادی موجود، به عملکرد مردم بر
میگردد. متأسفانه "نقد مردم" در جامعهی ایران جایگاه ندارد و برخی
مسئولین از به چالش کشیدن صریحانه و صمیمانهی مردم خائفند. تجملطلبی،
اسراف، ولخرجی، مُدگرائی، قناعتنورزی، گرانخَری، کمیابخَری، خرید
بیرویه و غیر اصولی، طمعورزی، مصرفگرائی، فقدان برنامه در دخل و خرج،
اشتغال بیرویهی بانوان، تنبلی، سبک زندگی غربی و چشم و هم چشمی از موانع
جدی بهبود وضعیت اقتصاد کشور است.
4. حذف دشمنان: ما
هنوز ایران را به آن مرحله از استقلال نرساندهایم که تا سطح ناوابستگی به
اقتصاد جهانی ارتقاء یابد. نظام اقتصادی ایران از وجود تحریمهای خارجی و
نیز نابسامانیهای جهان تأثیرپذیر است. علاوه بر اینکه مافیای اقتصادی
نیز در بدنهی نظام، ناجوانمردانه نبض اقتصاد را در دست میگیرد گاهی.
5. ارگانهای اقتصادی:
درمان معضلات اقتصادی با همدلی و همکاری یکپارچهی تمام ارگانهائی که در
امر اقتصاد دارای رسالت هستند از قبیل مجلس، دولت، قوهی قضائیه و زیر
مجموعههایشان مقدور است.
مقولهی
اقتصاد یک امر ریشهای است که قبل از تعمیر محورهای پنجگانه و صرفا با
تغییر دولت و حتی تعویض نظام، اصلاح نخواهد شد. التفات دادن مخاطبان به این
نکتهی کلیدی مقدمهای بود برای محکوم کردن اجحافهائی که از ناحیهی
دوست و دشمن به دولت دهم وارد شد و نیز افشاء توطئهی ظالمانهی گروهی که
نظام ایران را ارث پدری خود میپندارند.براستی
اگر دولت تنها "یکی" از عوامل دخیل در امور اقتصادی بود، پس چرا چهار سال
دوست و دشمن یکصدا و همنوا ناجوانمردانه "دولت دهم" را بعنوان تنها عامل
نابسامانی اقتصادی معرفی کردند؟ چه میشود که یک دولت، هم توسط سران فتنه و
دشمنان خارجی کوبیده میشود و هم توسط دوستان؟!! واقعا متأسفم برای
دوستانی که در اتهامزنی به دولت رحم نکردند! و غافل بودند از اینکه
کوبیدن دولت، پُر کردن پازل فتنهگران و احیاء اندیشهی التقاطی
اصلاحطلبان است. همان فتنهگرانی که چه بسا امروز به ریش امام و رهبرمان
بخندند و با کنایه بگویند ما چهار سال پیش انحراف دولت را به رهبری تذکر
دادیم!! آنقدر دوستان، با استناد به نقلهای غیر رسمی به تخریب دولت
پرداختند که جریان "اصلاحات" امروز حق به جانبانه سر از گور بر آورد و خود
را مُنجی انحصاری ایران معرفی کرد. همان اصلاحطلبانی که دیروز در برابر
حق مسلم هستهای ایران منفعلانه عمل کردند و امروز شجاعت دولت دهم آنها
را شیر کرده و تازه دریافتهاند که "انرژی هستهای حق مسلم ماست". برخی
اصلاحطلبان آنچنان از بیکفایتی دولت سخن میگویند که انگار زمان
قدرتشان، ایران پر از گُل و بلبل بود!!
دوست عزیز! زباندرازی امروز
اصلاحطلبان، محصول قضاوت عجولانهی چهارسالهی شما دربارهی دولت دهم است.
با اینکه در اوج اقتدارِ اصلاحطلبان نوجوانی بیش نبودم، اما خوب به یاد
دارم اغتشاشهای آندوران را. خوب به یاد دارم که زیر عبا و عمامهی
اصلاحطلبان، مقدسات ما زیر سوال رفت و تظاهرات بر علیه خدا مباح شد! به
یاد دارم که نقطهی شروع شارلاتان سیاسی و عقبنشینی در برابر تهاجم فرهنگی
از زمان دولت اصلاحات کلید خورد. اما حافظهی تاریخی شما دوست عزیز گویا
پاک شده و چقدر زود فراموش کردهاید که همین دولت خدمتگزار، ما را از چنگ
جریانات انحرافیای نظیر "کارگزاران"، "دوم خرداد" و "اصلاحات" نجات داد؛
و دوباره گفتمان امام و انقلاب را احیاء کرد. اساسا همین رویکرد دولت،
لبخند رضایت را بر لبان امام امت جاری کرد. دشمنان نیز لبخند دلنشین رهبری
را دیدند که خواب راحت از چشمانشان ربوده شد. شما نیز همصدا شدید با
دشمنان.
دوست گرامی! شما مگر از پشت پردههای نظام چقدر خبر دارید که
به صِرف چند روز خانه نشینی حکم به ولایتگریزی دولت میدهید؟ مقام معظم
رهبری هرگاه خطری را به رسمیت بشناسند صراحتا به مردم اعلام کردهاند.
بعنوان مثال خطر فساد اقتصادی و فتنهی هشتاد و هشت در سخنرانی حضرت آقا
صراحتا اعلام شد. تأکید شما بر وجود "جریان انحرافی" در حالی است که رهبری
حتی یکبار هم از این جریان خیالی نام نبرده است. چرا فکر میکنید که شما
باید برای امت اسلامی تعیین تکلیف کنید و انحراف جریانات را به مردم و
رهبری گوشزد کنید؟ آیا این نوعی سبقتگیری از امام نیست؟
اساسا شاید
خَلق هدفمند واژهی "جریان انحرافی" و گنجاندن آن در ادبیات مردم و
سیاسیون بمنظور سرگرمسازی افکار عمومی به تخریب دولت نهم بود؛ تا در
سایهی این هجمهی تبلیغاتی مُخرّب، کارنامهی نَه چندان سفیدِ گفتمان
اصلاحطلبی در دولت هفتم، هشتم و فتنهی هشتاد و هشت در اذهان مردم
فراموشانده شود. در نتیجه حیات خلوتی ایجاد شود برای ظهور و بروز مجدد
جریان انحرافی "اصلاحطلبی"!! همان گفتمانی که سالها پیش مُرده بود به
اعتراف تئورسین آن. دوست گرامی! مگر مردم پس از برملا شدن ماهیت
اصلاحطلبان در نُه دی به گفتمان مُندرس اصلاحطلبی جواب "نَه" نداده
بودند؟ آیا جز این است که هجمههای ناجوانمردانهی شما به دولت دهم،
موجبات به سُخره گرفتن شعارهای امام و انقلاب را فراهم کرد و اصلاحات،
دوباره سر از خاک در آورد و مجددا احساس محبوبیت کرد؟ بنظر میرسد
اصلاحطلبان باید ممنون شما باشند که دولت دهم را طی فرایندی سازماندهی
شده کوبیدید تا جبههی مخالف دولت کسب آبرو کند. اساسا چون شعارها و
دستآوردهای هشت سالهی دولت خدمتگزار موجب روسیاهی، خانهنشینی و مرگ
جریان اصلاحات شده، بازیابی حیات مجدد "اصلاحطلبان" نیز وابسته به انکار
دستآوردها و سیاهنمائی از اقدامات ارزشمند دولت نهم و دهم است. جالب
آنکه شما دوست گرامی نیز با این جریان انحرافی همسو و همجهت عمل کردید!!
حتی
سیاست خارجی دولت نیز توسط برخی مردم، مسئولین و کاندیداها، زیر سوال و
بعضا استهزاء قرار گرفت. همان سیاست خارجیای که مطابق با منطق "أشِداءُ
عِلِی الْکُفّار" و مورد حمایت و تأیید امام خامنهای است. انصافا در طول
دوران رهبری امام خامنهای کدامین دولت منویات رهبری را بیشتر پیگیر بوده
است؟! کدام دولت کمتر خون به دل امام امت کرده است؟ تقوایتان کجا رفته است
بزرگواران؟ باید اعتراف کنم که بنده نیز اندکی متأثر از این فضا شده
بودم سابقا. لذا از محضر خداوند متعال طلب غفران میکنم و امیدوارم دولت
فعلی قضاوت عجولانهی بنده را در آن مقطع عفو کند. دلم برای آقای دکتر
احمدینژاد میسوزد! با این همه توهینها و سیاهنمائیهائی که از دولت دهم
میشود با نشاط گذشته تا آخرین نَفَس مشغول خدمترسانی به ملت شریف ایران
است. یک نفر هم نیست تذکر بدهد که ایها الناس! غیبت پشت سر مؤمن شایسته
نیست. اگر رسانهی ملی در دستم بود حتما به دولت فرصت واسعی میدادم که
اتهامهای وارد یا ناورد موجود در متن جامعه را پاسخ دهد.
مکتوب حاضر،
ابداً به قصد هواداری از دولت، نگاشته نشده است. هیچ دولتی از ابتدای
انقلاب تاکنون، مصون از خطا نبوده است از جمله دولت فعلی. دوستان نزدیک
میدانند که بنده مُنتقد جدی دولت بودم و حتی در دولت دهم بنابر توصیهی
استادم به ایشان رأی دادم. اما انتقادات غیر منصفانهی دوستان آنقدر زیاد
بود که دهانم را برای نقد بست و ترجیح دادم بجای نقد، به دفاع از دولت دهم
بپردازم. من خیلی تلاش کردم که در چیدن واژههای این مکتوب خود را در
مقام یک قاضیِ بیطرف فرض کنم و بگویم فراتر از فاز و فضای هواداری و یا
مخالفت، باید اصلی بنام "انصاف" رعایت شود. من چه طرفدار دولت باشم و یا
نباشم باید در برابر تضییع حق دولت فریاد برآورم. صبر و سکوت
بزرگمنشانهی دولت دهم در برابر هزاران توهین رسانهای و نیز حملهی
ناجوانمردانهی برخی کاندیداهای ریاستجمهوری در حالی است که آن آقای
اصلاحطلب ذرهای انتقاد به دولت اصلاحات را برنمیتابد، لب به اعتراض
میگشاید و بیمحابا دولت هشت سالهی فعلی را میکوبد! برخی کاندیداها
کوبیدن دولت را ابزاری برای جلب رأی مردم میدانند. دشمن نیز از همین
ابزار استفاده میکند دقیقا و شما چه راحت آب به آسیاب آنها میریزید.
تقوایتان کجا رفته بزرگواران؟ آیا تصاحب کرسی ریاست به قیمت تخریب دیگران
نوعی کسب حرام نیست؟ آیا برای بازیابی بیآبروئیهای گذشتهتان باید با
تخریب دولت کسب آبرو کنید؟ منش برخی از شماها به حماسهی "سیاهی" شبیهتر
است تا حماسهی سیاسی. یعنی دولت نهم و دهم هیچ نقطهی سپیدی نداشت که
برخی مگسوار فقط روی معایب و زخمها انگشت میگذارند؟ آنهم نه به عَزم
اصلاح و جراحی، که به قَصد قتل و نابودی. از اصلاحطلبان گرامی عذرخواهی
میکنم که گاهی عمدا از ادبیات گفتگوی آنها در نوشتار حاضر استفاده کردم.
چون تلخی این نوع ادبیات گاهی با انعکاس آن به صادر کنندهی آن، موجب
اصلاح ادبیات وی میشود.
دوست عزیز! آنقدر دولت فعلی را تخریب کردید
که امروز کسی جرأت ندارد شعارهای مکتبی و اصیل دولت دهم را به زبان
بیاورد. یعنی شما با یک واسطه، شعارها و رفتارهای انقلابی را نیز نابود
کردهاید. در این بین شما حتی به دعای "اللهم عجل لولیک الفرج" رئیس جمهور
نیز رحم نکردید و با منفی نگری تمام، افکار عمومی جامعه را مشوّش کردید و
بر علیه منتخب مردم شوراندید! حال شما فتنهگرید یا دولت؟
---------------------------------------------------------------
پ.ن:
همهی کاندیداهای موجود، محترمند و صاحب فضائل. اما به نظر میرسد
همسوئی عملی آقای دکتر سعید جلیلی با منویّات رهبری و گفتمان انقلاب
پررنگتر است و این ویژگی، وی را به مناسبترین گزینه برای امت حزب الله
مبدل کرده است. تسلط این چهرهی ارزشی به مبانی قرآنی در پایاننامهی
دکتری و نیز برنامههای ریاستجمهوری ایشان متجلی است. وی دارای وجاهت
ظاهری میباشد و به مقولهی فرهنگ، بیش از اقتصاد و سیاست معتقد است. در
رزومهی درخشان ایشان حضور در جنگ تحمیلی به چشم میخورد. روحیهی مقاومت،
استکبار ستیزی، عدم سازش در برابر زورگویان، نشاط جوانی و پرهیز از
سیاهنمائی دولتهای سابق از دیگر ویژگیهای آقای دکتر است. به امید حضور
هرچه بیشتر حزب الهیها در بدنهی نظام و بسط "کلمة الله" در تمام جهان با
ظهور منجی عالم بشریت مهدی صاحب الزمان.
- ۹۳/۱۱/۲۲